تفاوت دانش‌آموزان شین‌آباد و سندی‌هوک

تفاوت دانش‌آموزان شین‌آباد و سندی‌هوک

  خبرآنلاین -شیرزاد عبداللهی 
 
اقای احمدی نزاد در پیامی، تسلیت و همدردی عمیق خود را به خانواده دانش آموزان و معلمان دبستان سندی هوک شهرک نیو تاون و مردم آمریکا ابراز کرد. اولین نکته ای که به ذهن خواننده پیام می رسد این است که چرا رییس جمهور، در حوادث تلخی که برای دانش آموزان و معلمان ایرانی، مانند آتش سوزی مدرسه شین آباد پیرانشهر که بیش از سی دانش آموز دچار سوختگی شدند، مرگ سیران یگانه و یا جان باختن 26 دانش آموز در حادثه واژگونی اتوبوس راهیان نور، واکنش مشابهی نشان نداد و چرا دستور رسیدگی ریشه ای به علل بروز این حوادث صادر نکرد؟
 
واکنش سریع احمدی نژاد به حادثه کشتار دانش آموزان سندی هوک و سکوت در برابر حوادث تلخ شین آباد و بروجن را چگونه باید تفسیر کرد؟ آیا سکوت رییس جمهور در برابر این حوادث دردناک نشانه بروز شکاف بین وزیر آموزش و پرورش و رییس دولت است؟
 
پیام احمدی نژاد به مردم آمریکا، مقایسه رفتار روسای جمهور آمریکا و ایران در حوادث منجر به فوت و جرح دانش آموزان دو کشور را ناگزیر می کند. این مقایسه صرفا از بعد اجرایی صورت می گیرد و جنبه ارزشی آن مورد نظر نیست. رییس جمهور آمریکا چندساعت بعد از حادثه تیراندازی و مرگ 20 دانش آموز و 6 معلم، در تلویزیون ظاهر شد و با چشمانی اشک آلود حادثه را تسلیت گفت.
 
دولت آمریکا چهار روز عزای عمومی اعلام کرد و پرچم این کشور به حالت نیمه برافراشته درآمد. اوباما به ریشه این حوادث یعنی آزادی خرید و فروش و نگهداری اسلحه، در سخنرانی اولیه خود به صورت گذرا و در بازدید از نیوتاون به طور صریح اشاره کرد و همگان را به چاره جویی برای این مشکل فراخواند. اما در دو حادثه بزرگی که طی دو ماه گذشته برای دانش آموزان ایرانی رخ داد، رئیس جمهور پیام تسلیت کتبی یا شفاهی نفرستاد و از نزدیک با خانواده قربانیان این حوادث دیدار نکرد و وعده رسیدگی ریشه ای به حوادث را نداد. رفتار و گفتار وزیر آموزش و پرورش به عنوان نماینده دولت هم در این حوادث انتقادهای بسیاری را برانگیخت.
 
تفاوتی که بین کشتار دانش آموزان امریکایی و مرگ دانش آموزان ایرانی دیده می شود، مسئولیت دولت ایران را سنگین تر نشان می دهد. در ایران آتش سوزی مدرسه به دلیل استفاده از بخاری نفتی و مرگ دانش آموزان بروجنی به دلیل نقص فنی اتوبوس حامل دانش آموزان اتفاق افتاد و در هر دو تقصیر یا قصور مدیران دولتی محرز است. اما در آمریکا علت اصلی این کشتارهای کور، دسترسی کودکان و نوجوانان به سلاح گرم است.
 
آقای احمدی نژاد خواستار ریشه‌یابی دقیق و جدی این قبیل اقدامات خشونت‌بار که آثار مخرب فروانی در روح آحاد جامعه و بویژه کودکان و نوجوانان معصوم می‌گذارد در جامعه آمریکا شده است. می توان همین سوال را پرسید که آیا وقت آن نرسیده که فضایی ایمن برای کودکان ایرانی در مدارس و در اردوها فراهم شود؟
 
در قانون اساسی آمریکا که 250 سال پیش بعد از آزادی از زیر سلطه بریتانیا نوشته شد، حق خرید و حمل سلاح برای شهروندان آمریکایی به رسمیت شناخته شده است. در حال حاضر هم حزب دمکرات و رییس جمهور خواهان محدودکردن آزادی خرید و فروش سلاح هستند و برای قانونی کردن ایده خود تلاش می کنند. این اتفاق ربطی به کمبود تجهیزات در مدرسه یا ضعف و خطای مدیریت نداشته است. این یک معضل قانونی و فرهنگی پیچیده است که به این زودی حل نمی شود. بیش از نیمی از مردم آمریکا محدودیت در خرید و فروش و حمل سلاح را مخالف آزادی فردی خود می دانند.
 
این گونه کشتارهای کور باید توسط جامعه شناسان و روانشناسان تحلیل و ریشه یابی شود، اما جای تحلیل در پیام تسلیت نیست. پیام های مقامات سیاسی به خصوص پیام روسای دولت ها دارای فرم و چارچوب های رسمی کاملا مشخصی است که در این نامه رعایت نشده است. به عنوان مثال احمدی نژاد پیام تسلیت خود را با دعای فرج شروع می کند در حالی که دعا باید متناسب با پیام باشد. اگر رییس جمهور با ذکر دعا درصدد است که مردم آمریکا را با دین اسلام آشنا کند، آیا بهتر نبود از آیه 156 سوره بقره استفاده می کرد : "الذین اذا اصابتهم مصیبة قالوا انا لله و انا الیه راجعون" که به نظر میرسد این آیه برای فضای سوگواری و تسلیت گویی مناسب تر است.
 
در روابط بین آدم ها وقتی به فرد یا خانواده ای عزادار تسلیت می گوییم یا در مراسم ترحیم یک فرد شرکت می کنیم، حتی اگر با خانواده شخص فوت شده، اختلاف مالی، سیاسی و عقیدتی هم داشته باشیم، با بیان جملات کلی و مهر آمیز تشریفات سوگواری را به جا می آوریم و وارد مسایل اختلافی نمی شویم. اگر نتوانیم خود را کنترل کنیم، اصلا پیام همدردی نمی فرستیم و در مراسم شرکت نمی کنیم.
 
وقتی مخاطب ما یک ملت است، دقت در این نکات باید هزار برابر شود. یک ملت سوگوار در چنین مواقعی حوصله درس شنیدن و گوش دادن به توصیه های سیاستمداری از جغرافیای فرهنگی و سیاسی متفاوت را ندارد و ممکن است این گونه پیام ها تاثیرات نا مطلوب برجای بگذارد. ای کاش بازخورد این گونه پیام ها در بین شهروندان عادی آمریکایی گرفته شود و اگر بازخورد مناسبی ندارد تکرار نشود.