اظهارات جالب توجه کوروش کمالی درباره‌ی تغییر خط فارسی

اظهارات جالب توجه کوروش کمالی درباره‌ی تغییر خط فارسی

 

کوروش کمالی سروستانی در پاسخ به پیشنهاد کوروش صفوی مبنی بر استفاده از خط رومیایی به‌جای خط کنونی فارسی، می‌گوید، حتا اگر تغییر خط به صلاح و کارا باشد، جامعه‌ی امروز ایران آمادگی این تحول را ندارد.

او معتقد است، ابداع خط جدید با الفبای رومیایی برای نوشتن فارسی در متون فنی، پیامک‌ها، ایمیل‌ها و تابلوها ضروری است و ما می‌توانیم دو خط با کارکردهای مختلف داشته باشیم.

کوروش کمالی سروستانی، پژوهشگر و مدیر دانش‌نامه‌ی فارس، در گفت‌وگو با خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، درباره‌ی پیشینه‌ی بحث تغییر خط فارسی، گفت: موضوع استفاده از «خط رومیایی» به عنوان کالبد زبان فارسی و نظام نوشتاری این زبان، بیش از 160 سال است که در بین روشنفکران و تجددخواهان ایرانی رواج دارد. از سال 1271 هجری قمری که میرزا فتحعلی‌ آخوندزاده الفبای پیشنهادی خود را «رسم الخط جدید اسلام» نامید، تا امروز که استاد کوروش صفوی بار دیگر این پیشنهاد را عنوان کرده‌اند، گفت‌وگوها و جدال‌های گوناگونی بین موافقان و مخالفان تغییر خط فارسی مطرح بوده است.

شکایت ابوریحان بیرونی از مشکلات خط عربی

او در ادامه افزود: صدها سال قبل نیز کسانی چون ابوریحان بیرونی در آثار خود از مشکلات خط عربی شکایت کرده‌اند. همچنین در مقدمه‌ی «فرهنگ جهانگیری» در اوایل قرن یازدهم، پیشنهاداتی در مورد رسم‌الخط فارسی ارائه شده است، اما از اواخر دوران قاجار و بویژه انقلاب مشروطیت به دلایل مختلف؛ از جمله آشنایی با زبان فرانسه و انگلیسی و نیز جلوه‌های تمدن غرب و پیشرفت‌های این کشورها، موضوع تغییر خط برای تسهیل در آموزش و نزدیکی به نوشتاری جهانی، جدی شد.

کمالی سروستانی همچنین یادآوری کرد: پیوند خط عربی با باورها و متون مذهبی اسلام در ابتدا پیشنهاددهندگان تغییر خط را بر آن داشت که با تحقیقات تاریخی نشان دهند که این خط برگرفته از خط «آرامی» است که بیش از 2000 سال قدمت دارد و بعد از تبدیل به خط «نبطی»، خط «سینایی نو» به خط «عربی» تبدیل شده و پس از پذیرفتن اسلام از سوی ایرانیان، خط «فارسی نو» از آن گرفته شده است. به همین دلیل آخوندزاده در سال 1280 در گفتاری که برای اقناع روحانیت عثمانی نوشته، بر این نکته تأکید می‌کند که «خط و زبان عربی از سالیان دراز و البته پیش از ظهور اسلام، خط و زبان مردمان گوناگون و گروهی از بت‌پرستان بوده است».

آخوندزاده: در خط فارسی برای خواندن باید اول فهمید

او سپس ادامه داد: میرزا ملکم خان که در همان زمان مستشار سفارت ایران در استانبول بوده نیز از علاقه‌مندان و معتقدان به تغییر خط بوده است. اگرچه او واقع‌بینانه‌تر از آخوندزاده به آن می‌نگریست و در ابتدا سعی داشت که گسسته‌نویسی را در خط فارسی ترویج کند تا به باور او، آموزش و خواندن متون فارسی آسان‌تر شود. او در مقایسه‌ی خط فارسی با سایر خط‌ها بر آن بود که: «در تحریرات سایر زبان‌ها برای فهمیدن مطلب باید اولاً خواند، اما در خط فارسی برای خواندن باید اول فهمید». او با توجه به رسم‌الخط پیشنهادی خود چند کتاب و از جمله «گلستان سعدی» و «اقوال علی ‌(ع)» را در سال 1303 در لندن چاپ و منتشر کرد.

فتوای مجتهد مشهد برای تغییر خط عربی

کمالی سروستانی در ادامه اظهار کرد: یوسف خان مستشارالدوله از دیگر افرادی بود که تحت تأثیر اندیشه‌های آخوندزاده و ملکم‌ خان قرار گرفت و برای کمک به این روند از میرزا نصرالله، مجتهد مشهد، در پاسخ به پرسش خود جهت تغییر خط عربی، فتوایی دریافت که در آن ذکر شده بود که «تغییر در خط کتب یا اختراع خط جدید مطلقاً جایز است و بلااشکال، بلکه هرگاه موجب تسهیل تعلیم و تعلّم و تصحیح قرائت بشود، راجح خواهد بود». پس از دریافت این فتوا، مستشارالدوله در سال 1303 کتابچه‌ای با عنوان «رساله در وجوب اصلاح خط اسلام» چاپ و منتشر کرد. در دوران معاصر می‌توان این افراد را نسل اولی خواند که بر تغییر خط تأکید داشتند. البته در سال‌های بعد کسانی چون صادق هدایت، یحیی ذکاء و... نیز بر این باور تأکید کردند.

موج دوم تغییر خط

او در ادامه گفت: تحولات اجتماعی و سیاسی موجب شد که سال‌ها مسأله‌ی خط و تغییر آن تنها در برخی نوشته‌های پراکنده در نشریات دیده ‌شود. تا آن‌که در سال 1338 انجمنی به نام «انجمن اصلاح خط» به ریاست استاد سعید نفیسی در تهران تشکیل شد. اعضای این انجمن که سال‌ها در این زمینه کار کرده و دارای دغدغه‌های مشترک برای حل مشکلات خط فارسی بودند، عبارت بودند از میرزا علی‌اصغر خان طالقانی، رشید یاسمی، استاد سعید نفیسی، سیدحسن تقی‌زاده و میرزا ابوالقاسم آزاد مراغه‌ای که این گروه نیز بر این باور بودند که خط فارسی باید با الفبای لاتین نوشته شود. علاوه بر این انجمن، کسانی چون هوشنگ اعلم، عبدالرسول خیام‌پور و علی‌اکبر سیاسی در مقالاتی بر این نظر پای فشردند. دکتر مصطفی مقری نیز در سال 1339 «شیوه‌ی خط فارسی» را منتشر کرد.

الفبای فارسی به خط جهانی

کمالی سروستانی همچنین گفت: در سال 1343 «انجمن ترویج زبان فارسی» در تهران تشکیل شد و در مجله‌ای به نام «بنیاد فرهنگ» الفبای پیشنهادی خود را براساس حروف لاتین و به نام «الفبای فارسی به خط جهانی» انتشار داد. این امر موجب شد که در سال 1344 در دو مجله‌ی «روشنفکر» و «سپید و سیاه»، موضوع تغییر خط، جلوه‌گاه معرکه‌ی موافقان و مخالفان این امر شود.

او افزود: اگرچه در دهه‌ی 50 و تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی مقالات و کتاب‌هایی در این زمینه منتشر شد، اما به دلیل تحولات اجتماعی و سیاسی، موج دوم تغییر خط نیز بدون نتیجه مسکوت ماند و از خروش افتاد، بدون آن‌که به نتیجه‌ای درخور برسد.

دهه‌ی 60؛ آرامش در خط / دهه‌ی 70؛ توجه به رسم‌الخط

این استاد زبان و ادبیات فارسی سپس عنوان کرد: دهه‌ی 60، دهه‌ی آرامش بود. شرایط اجتماعی و سیاسی امکان طرح این‌گونه مسائل را نمی‌داد، اما ورود تکنولوژی جدید، کامپیوتر و نرم‌افزارهای چاپ، متن‌های تخصصی علمی و دوران ارتباطات نوین موجب شد که در سال 1371، ایرج کابلی، نویسنده و مختصص کامپیوتر، در رساله‌ای تحت عنوان «فراخوان به فارسی‌نویسان و پیشنهاد به تاجیکان» مجدداً به خط فارسی توجه کند، اگرچه بحثِ او بیش‌تر بر روی رسم‌الخط بود و نه تغییر خط.

او ادامه داد: متعاقب این پیشنهاد، شورایی با نام «شورای بازنگری در شیوه‌ی نگارش خط فارسی» تشکیل شد که کریم امامی، احمد شاملو، محمدرضا باطنی، علی‌محمد حق‌شناس، کاظم کردوانی، هوشنگ گلشیری، محمد صنعتی، مصطفی عاصی و ایرج کابلی، اعضای آن بودند. حاصل یافته‌های این شورا در مجله‌ی «آدینه» منتشر می‌شد.

ورود فرهنگستان زبان و ادب فارسی به مقوله‌ی خط

کوروش کمالی سروستانی در ادامه گفت: در سال 1372 «شورای فرهنگستان زبان و ادب فارسی» کمیسیونی برای تنظیم شیوه‌ای معیار و واحد برای خط فارسی تشکیل داد که اعضای آن عبارت بودند از: جواد حدیدی، داوودی، اسماعیل سعادت، احمد سمیعی گیلانی، جعفرشعار، علی‌اشرف صادقی، مصطفی مقربی و علی‌محمد حق‌شناس. حاصل کار این کمیسیون، انتشار شیوه‌نامه‌ای در مورد شیوه‌ی خط فارسی بود. اعضای این کمیسیون بر آن بودند که: «با توجه به این‌که خط در تأمین و حفظ پیوستگی فرهنگی نقش مهمی ایفا می‌کند، این شیوه‌نامه نباید باعث شود که چهره‌ی خط فارسی به صورتی تغییر کند که مشابهت خود را با آن‌چه در ذخایر فرهنگی زبان فارسی به جای مانده، به کلی از دست بدهد».

او افزود: در دهه‌ی 70 مقالات گوناگونی در مورد رسم‌الخط و همچنین کتاب‌های ارزشمندی چون «درآمدی بر چگونگی شیوه‌ی خط فارسی» از دکتر میر شمس‌الدین ادیب سلطانی، «خط آینده» از مسعود خیام، «بررسی علمی شیوه‌ی خط فارسی» از نازیلا خلخالی، «دستور خط فارسی» از دکتر سلیم نیساری و... منتشر شد.

کمالی سروستانی همچنین گفت: برگزاری نشست‌ها و همایش‌های مختلف، تدوین شیوه‌نامه‌های گوناگون از سوی نهادهای فرهنگی دولتی، عمومی و خصوصی، بازنگری رسم‌الخط کتاب‌های درسی و سامان‌دهی فونت‌های نوشتاری نرم‌افزارهای کامپیوتری، بخشی از اتفاقات این دهه بود. در دهه‌ی 80 نیز به گونه‌ای به این مسائل پرداخته شد، اما بیش‌تر آن مباحث، ادامه‌ی بحث‌های دهه‌ی 70 بود.

پیشنهاد تغییر خط در دهه‌ی 90

او در ادامه درباره‌ی پیشنهاد کوروش صفوی مبنی بر تغییر خط فارسی، گفت: در دهه‌ی 90، بعد از 160 سال مجدداً جناب کوروش صفوی اعلام کردند که راه حلی برای مشکلات خط کنونی فارسی وجود ندارد و این خط از نظر زبان‌شناسی کاربردی به درد قرن بیست و یکم نمی‌خورد و باید خط رومیایی را جانشین آن کرد. بی‌تردید، همه‌ی دوست‌داران زبان و خط فارسی خود را در دغدغه‌های جناب صفوی شریک می‌دانند و ایشان با باور به تحول، به این پیشنهاد علمی رسیده‌اند و از نارسایی‌های خط فارسی سخن‌ها گفته‌اند که بی‌تردید برخی از آنان نیز کاملاً راست است.

کمالی سروستانی سپس اظهار کرد: روشن است که در زمان ما خط فارسی با آشفتگی‌هایی روبه‌روست، اما نباید در گستره و تأثیر و نتیجه‌ی آشفتگی‌ها و نبود کارایی‌های خط فارسی چندان مبالغه کرد که گویی دیگر خط‌ها از این نارسایی‌ها بری هستند. جناب صفوی خود نیز به این نکته باور دارند که: «همه‌ی نظام‌های نوشتاری زبان‌های دیگر، کم و بیش، با همین نارسایی‌ها مواجه‌اند» و هیچ خطی را نمی‌توان نمونه‌ی کامل خطی دانست که از نظر زبان‌شناسی نظری و زبان‌شناسی کاربردی بی‌نقص و کامل باشد.

او در عین حال متذکر شد: خط به تنهایی نه موجب پیشرفت است و نه مانع آن. ژاپنی‌ها با همه‌ی سختی خط‌شان در صنعت جهانی حضوری جدی دارند و کشورهای آمریکای لاتین با استفاده از خط رومیایی هنوز راه زیادی تا توسعه‌ی همه‌جانبه در پیش دارند.

تغییر خط نیازمند شرایط خاص

کمالی سروستانی افزود: خط فارسی در ایران دارای پیشتوانه‌ی تاریخی، فرهنگی و مذهبی است و همان‌گونه که تاریخ 160 ساله‌ی دغدغه‌های تغییر یا اصلاح خط گواه است، مسأله‌ی تغییر خط هرچند گاه یک‌بار با شدت و حدّت شدیدی مطرح و پس از مدتی آتشَش به خاکستر تبدیل شده است؛ اگرچه ظاهراً آتش زیر خاکستر مانده است و هرچندگاه یک‌بارشعله می‌کشد.

او در ادامه تصریح کرد: جناب صفوی نیز با همه‌ی دانش و تعهدشان نیک می‌دانند که تغییر خط نیازمند شرایط خاص سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و روانیِ جامعه است و جامعه‌ی امروز ایران آمادگی این تحول را ندارد؛ حتا اگر به صلاح و کارا باشد.

دو خط با کارکردهای مختلف

این پژوهشگر همچنین اظهار کرد: شاید بتوان با برخی دیگر از بزرگان هم‌داستان شد که می‌گویند تغییر خط فارسی نه ممکن است و نه لازم، اما ابداع خط جدید با الفبای رومیایی برای نوشتن فارسی در کالبدی جدید بویژه در متون فنی و نیز پیامک‌ها، ایمیل‌ها و تابلوها ضروری است و ما می‌توانیم دو خط با کارکردهای مختلف داشته باشیم.

همچنان باید سعدی و جویس را با همین خط خواند

او سپس عنوان کرد: تدوین فرهنگ املایی خط فارسی، آموزش برنامه‌ریزی‌شده و علمی این خط در مدارس و دانشگاه‌ها، تدوین شیوه‌نامه‌ی خط معیار، سامان‌دهی نوشتن به حروف رومیایی و تدوین شیوه‌نامه‌ای در این مورد با محوریت فرهنگستان زبان و ادب فارسی و با بهره‌گیری از همه‌ی داشته‌ها و دانسته‌های متخصصان و استادان فرهنگستانی و غیرفرهنگستانی می‌تواند به بخش عمده‌ای از نارسایی‌ها و آشفتگی‌ها پایان دهد.

کمالی سروستانی در پایان گفت: به هر حال باید از جناب صفوی و خبرگزاری ایسنا سپاس‌گزار بود که موجب شدند بار دیگر خط فارسی و شیوه‌ی نگارش آن مورد توجه قرار گیرد. اگرچه ایشان آن‌قدر علم و کفایت دارند که بدانند که در مدت عمر ما و ایشان همچنان باید سعدی و جویس را با همین خط خواند.