نگذارید خانه این مرد خراب شود

نگذارید خانه این مرد خراب شود

«آنها مردمان نجیبی هستند. خوب می‌شناسمشان. با آنها بزرگ شده‌ام. وقتی حالشان خوب است، خوب هستند. وقتی هم که حالشان بد است، خیلی باید آدم‌شناس باشی که بفهمی حالشان بد است.»

به گزارش ایسنا، صولت فروتن با این مقدمه در روزنامه «جام‌جم» نوشت: رفتارهایشان را چندان بروز نمی‌دهند. غم‌هایشان را حتی با لبخند تقدیمت می‌کنند. دلخوشی‌هاشان، یک هوای پاک و یک آواز دلنشین و سایه‌ساری از مهربانی و خداقوت گفتن است. موسیقی هم گوش می‌دهند. موسیقی هم می‌نوازند اما آنها مردمان نجیبی هستند.

خوب می‌شناسمشان. با آنها بزرگ شده‌ام. یکی از همان‌ها را می‌شناختم و خیلی‌ها می‌شناسند که وقتی حالش خوب بود، دوتار می‌زد. وقتی دلش می‌گرفت، دوتار می‌زد. وقتی عاشق شده بود، دوتار زده بود، اما نجابتش را، انسان بودنش را و شرفش را از سرپنجه‌های هنرمندش بیرون می‌ریخت. وضو می‌گرفت و نمازش را می‌خواند. وضو می‌گرفت و دوتارش را می‌زد؛ دوتاری که تو را به وجد می‌آورد؛ وجدی انسانی که درون‌مایه‌اش یک خوشی و خرمی توام با پرواز روح بود، تا جایی که انگار، اینجا نبود.

او سال‌هاست از میان این مردمان نجیب رفته است. جایی که دیگر، اینجا نیست اما مردمان نجیب آن شهر سرد با مردمان گرمش - قوچان - او را خوب به یاد دارند. کما اینکه مردمان نجیب کشورم او را به یاد دارند.

حاج قربان سلیمانی، دوتار نواز به‌یادماندنی آن شهر را خیلی‌ها در این کشور به یاد دارند اما انگار آنهایی که می‌توانند کاری بکنند، یادشان رفته است که گاهی می‌شود از رفتگان این سرزمین کهن هم به نیکی یاد کرد و حرمتشان را نگه داشت و خانه‌شان را - ولو در روستایی دور - در هر جای ایران خراب نکرد. کم نیستند بزرگانی که باید و فقط با کمی همت می‌توان به یادشان بود. بزرگانی از علم و دانش و هنر و صد البته معنویت این سرزمین که خانه و مزار حاج قربان سلیمانی در قوچان یکی از آنهاست و می‌شود و باید آن را در خور شان و منزلت بزرگی آنان که به این ملک و ملت بزرگی دادند، حفظ کرد و به ثبت رساند و گفت که اینها میراث فرهنگی ماست نباید تخریبشان کرد. نباید تخریبشان کرد.